یک ماه گذشت
بالاخره یک ماه گذشت شیرینکم از مهد کودک رفتنت و تو روز به روز بهتر می روی مهد کودک خوشبختانه مربیت را عوض کردند و تو این مربی را بیشتر دوست داری آخه به قول خودت خاله مریم (مربی قبلی) دستت را می کشید ای شیطون خیلی ماه سختی را پشت سر گذاشتم خیلی روم فشار بود(روحیه مامی و زوزو) ولی به هر حال گذشت احساس می کنم مدیر و مربیهای مهد به خاطر شیرین زبونیهات خیلی دوست دارند تو هم خیلی بهتر به حرفهام گوش میدی آخه قبلا تره هم برای مامان مونا خورد نمی کردی چه برسه .....
امیدوارم روزی که بزرگ شده بدونی که همه سعیم رو برات کردم هر چه در توان داشتم
راستی کلی کلمات متضاد یاد گرفتی و ١٢ رنگ هم بهت یاد دادم خیلی باهوشی خوشحالم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی