شان آیشان آی، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

ماه پرشکوه من

روزهای سخت سه سال پیش

1390/11/10 14:22
نویسنده : مونا
362 بازدید
اشتراک گذاری

گل دخترم الان که پشت میز کارم نشستم به یاد سه سال پیش که توی دلم بودی افتادم البته همینطوری یادم نیوفتاد خاله سوده تو گوشی قدیمیش یه عکس از من و تو البته تو پنهانلبخند در یک شکم قلمبه بهم نشون داد که حال و هوام عوض کرد یاد روزهای سخت با تو بودن البته باز با تو پنهان افتادم که اونقدر وروجک بودی کیسه آبت پاره کرده بودی من ٥ ماه خانه نشین کردی اون هم از نوع مطلق می دونی معنی مطلق یعنی چی یعنی خودت نمی تونی حموم بری  باید کف حموم می خوابیدم تا مامی من می شست بیچاره مامی خیلی اذیت شد .غذا نشسته نخوری فقط ٢ ماه سوپ بخوری کلافه اون هم با نیناراحت خلاصه دستشویی خواستم برم باید زود برمی گشتم زیاد به  پرنسس فشار نیاد خلاصه از همه مهمتر که مدام باید لبخند می زدم و تلفن جواب می دادم که بابا خوبم مرسی بهترم خدا رو شکر بسه دیگه چقدر احوالم می پرسید خسته شدم  بعضی ها هم که برای اینکه زیاد و هی به من سر بزننعصبانیوقت بگذرونن ناهار می یومدن خونه ما مهمونی بیچاره مامیناراحت طفلی عمو صادق و زوزو مدام برام آب به و انار اوردن که من هم مجبور بودم که بخورم یادم میاد وقتی آب انار می خوردم خیلی حالم بد می شد نمی دونم چرا ...........

به هر حال این روزها ثانیه شماری می کردم که تو بیایی بیایی بیرون دیگهاز خود راضی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سوده
15 بهمن 90 14:11
5 ماه...خیلیه شان آی جبران می کنه مامان مونا جون
نایسل
23 بهمن 90 12:34
الهیییییی خیلی سختهه اما خدارو شکر تموم شدددده نی نی ات هم ساللمه واسه خودشم که خانمی شده