عید نوروز
شان آی گلم امسال با بابا نوید تصمیم گرفتیم بریم شمال که رفتیم حتی سال تحویل هم اونجا بودیم من دلم خیلی گرفته بود من رو خیلی اونجا اذیت کردی بعد از اینکه مامان و زهره جون هم اومدن شمال دیگه تو خیلی با من بدتر میکردی مدام دلم می شکوندی آخه انگار که اصلا من دوست نداری نمی دونم الان این نوشته ها رو برای چی دارم می نویسم شاید چون خیلی دلم غصه داره شاید هم تو یک روزی این غصه ها را از روی دلم برای همیشه برداری شاید هم....
کوچولوی نازم با تمام این حرفها بازم می پرستمت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی